محمد حسین حسنی؛ محمد سعید ذکایی؛ ابوتراب طالبی؛ علی انتظاری
دوره 8، شماره 1 ، بهار 1396، ، صفحه 23-44
چکیده
در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی در موضوع سبک زندگی انجام شده است که مفهوم سازی های نامناسب و خلط مفهومی سبک زندگی با مفاهیم نزدیک، از جمله مشکلات برخی از این پژوهش ها به شمار می آیند. هدف از این مقاله پالایش فضای مفهومی سبک زندگی و ارائه مفهوم سازی دقیق از سبک زندگی فرهنگی است. بدین منظور، با استفاده از روش اسنادی و تکنیک ...
بیشتر
در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی در موضوع سبک زندگی انجام شده است که مفهوم سازی های نامناسب و خلط مفهومی سبک زندگی با مفاهیم نزدیک، از جمله مشکلات برخی از این پژوهش ها به شمار می آیند. هدف از این مقاله پالایش فضای مفهومی سبک زندگی و ارائه مفهوم سازی دقیق از سبک زندگی فرهنگی است. بدین منظور، با استفاده از روش اسنادی و تکنیک تحلیل مفهومی، ابتدا ارتباط میان فرهنگ، خرده فرهنگ، مصرف و سبک زندگی بررسی و سپس با تحلیل وجوه مشترک تعاریف موجود، تعریف روشن تری از سبک زندگی و سبک زندگی فرهنگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که سبک زندگی به معنی الگوی کنش های روزمرۀ مطعوف به مصرف و تولید فرهنگی، اجتماعی و مادی با مفاهیمی نظیر فرهنگ، خرده فرهنگ و مصرف همبسته است و با آنها همپوشانی جزئی و یا کلی دارد. سبک زندگی به سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل تفکیک است؛ در حالی که سبک زندگی اجتماعی به تولید و مصرف روابط اجتماعی معطوف است، سبک زندگی اقتصادی شامل تولید و مصرف مادی است و سبک زندگی فرهنگی نیز به الگوی کنش های روزمره معطوف به مصرف و تولید محتوای نمادین راجع است.
مجید الیاسی؛ فاطمه پردهدار؛ سوده ترشیزی؛ غلامرضا خوشفر؛ مجید دنکو
دوره 2، شماره 2 ، زمستان 1390، ، صفحه 55-76
چکیده
این پژوهش به ارزیابی عوامل مؤثر بر مصرف کالاهای فرهنگی میان جوانان میپردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناخت نقش برخی عوامل فردی و اجتماعی چون سن، جنسیت، شغل، سطح تحصیلات، مدتزمان گذران اوقات فراغت، و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی بر میزان مصرف کالاهای فرهنگی میان جوانان است. روش پژوهش پیمایشی است. جامعة آماری جوانان 18 تا 29 سالة شهر ...
بیشتر
این پژوهش به ارزیابی عوامل مؤثر بر مصرف کالاهای فرهنگی میان جوانان میپردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناخت نقش برخی عوامل فردی و اجتماعی چون سن، جنسیت، شغل، سطح تحصیلات، مدتزمان گذران اوقات فراغت، و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی بر میزان مصرف کالاهای فرهنگی میان جوانان است. روش پژوهش پیمایشی است. جامعة آماری جوانان 18 تا 29 سالة شهر گرگان (96429 نفر) و نمونة آماری 400 نفر از جوانان است. برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای استفاده شده و ابزار عمدة جمعآوری دادهها «پرسشنامة محققساخته» بوده است. توصیف و تبیین دادهها با استفاده از روشهای آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها صورت گرفته است. یافتهها و نتایج تحقیق نشان میدهد که میان جنسیت و مصرف کالاهای فرهنگی تفاوت است؛ بهطوری که مردان بیشتر از زنان کالاهای فرهنگی مصرف میکنند. همچنین سطح تحصیلات، سن، مدتزمان گذران اوقات فراغت، و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی با میزان مصرف کالاهای فرهنگی رابطة مثبت دارد.