محمد نجاری؛ ابوالقاسم قوام
دوره 8، شماره 3 ، آبان 1396، ، صفحه 125-152
چکیده
زرینقبانامه، از سَرایندهای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دورهی صفوی است. ناظم زَرّینقَبانامه، گاهی داستانهای متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینهای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار میآید. پرسش اصلی مقالهی حاضر این است که: منظومههای نقالی- از جمله زرینقبانامه- ...
بیشتر
زرینقبانامه، از سَرایندهای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دورهی صفوی است. ناظم زَرّینقَبانامه، گاهی داستانهای متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینهای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار میآید. پرسش اصلی مقالهی حاضر این است که: منظومههای نقالی- از جمله زرینقبانامه- چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشتهاند؟ در پاسخ به این پرسش، به شیوهی تحلیلی و با روش کمی در گزینش دادهها، و با روش کیفی در تحلیل یافتهها، به بررسی موضوع مقاله پرداخته شده و این نتیجه بهدست آمده است که نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب در دورهی صفوی بوده است. تاریخ نقالی در ایران نشان میدهد از قرن سوم هجری که ایرانیان به نقل داستانها و حکایتهای حماسی میپرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ با پیدایش گرایش شیعه و سنی که دو گروه مناقبخوان و فضایلخوان را دربرابر هم قرار داد، نقالی پیشهای تأثیر گذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است؛ بهویژه در دوران صفوی که عصر رونق شاهنامهخوانان و نقالان است و گاه میان روایتهای حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد میشده است، نقالی، گفتمان فرهنگ دینی بهشمار میآید.