عابدین عابدی زاده؛ سیدیعقوب موسوی؛ حسن محدثی گیلوائی؛ مجید کفاشی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر قومگرایی بر توسعهی مدنی شهروندان استان بوشهر انجام است. قومگرایی در مقاله به معنای تعلق قومی و قومدوستی مورد مطالعه قرار گرفت، جامعه آماری تحقیق، شهروندان استان بوشهر در نظر گرفته شد. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی پرسشنامه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر قومگرایی بر توسعهی مدنی شهروندان استان بوشهر انجام است. قومگرایی در مقاله به معنای تعلق قومی و قومدوستی مورد مطالعه قرار گرفت، جامعه آماری تحقیق، شهروندان استان بوشهر در نظر گرفته شد. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی پرسشنامه به اجرا درآمد. یافتهها نشان میدهد تاثیر متغیر قومگرایی بر توسعهی مدنی شهروندان معنادار و به میزان 37.4 درصد است. به عبارتی 37 درصد از تغییرات توسعهی مدنی توسط متغیر قومگرایی تبیین میشود و 63 درصد دیگر مربوط به سایر متغیرها میباشد. تاثیر متغیر مستقل بر مشارکت اجتماعی و مدارای اجتماعی برابر 36.9 و 28.8 درصد؛ بر قانونگرایی برابر 8.5- درصد و تاثیر متغیر قومگرایی بر رفتار شهروندی برابر 48.7 و تحزبگرایی برابر 44.2 درصد بدست آمده است. در نهایت از طریق آزمون GLM برای بررسی آزمون مقایسه میانگین توسعهی مدنی به تفکیک قوممداری مشخص گردید که افراد مورد مطالعه که از سطح بالای قوممداری برخوردارند به اندازه 79/43 واحد میانگین در مقام قیاس با افراد سطح متوسط قوممداری؛ از توسعهی مدنی بیشتری(بالاتری) برخوردارند.
سید آیت الله میرزایی؛ معصومه عیدی
چکیده
در این مقاله رابطه ناسیونالیسم (باستانی، مدنی و مذهبی) با متغیرهای قومیت و قومگرایی در میان گروههای قومی (تات، ترک، ترکمن، فارس و کرد) ساکن در شهر بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام پیمایش و توزیع پرسشنامه نمونه ای به حجم پانصد نفر به شیوه نامتناسب از میان مردان و زنان هیجده سال به بالای ساکن شهر بجنورد انتخاب شد. نتایج ...
بیشتر
در این مقاله رابطه ناسیونالیسم (باستانی، مدنی و مذهبی) با متغیرهای قومیت و قومگرایی در میان گروههای قومی (تات، ترک، ترکمن، فارس و کرد) ساکن در شهر بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام پیمایش و توزیع پرسشنامه نمونه ای به حجم پانصد نفر به شیوه نامتناسب از میان مردان و زنان هیجده سال به بالای ساکن شهر بجنورد انتخاب شد. نتایج نشان داد؛ از میان متغیرهای مورد آزمون تنها دو متغیر مذهب و فاصله نسلی با ناسیونالیسم باستانی رابطه معنادار دارد و سایر متغیرها رابطه معناداری ندارند. همچنین از میان متغیرهای مورد آزمون فقط رابطه میان دو متغیر فاصله نسلی و سطح تحصیلات با ناسیونالیسم مذهبی معنادار است. ناسیونالیسم مدنی با هیچ کدام از متغیرهای مورد آزمون رابطه معناداری ندارد. رابطه بین قومیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و جنس نیز معنادار بود و سایر متغیرهای مورد نظر رابطه معناداری با قومگرایی نداشتند. در پایان می توان گفت گرایش به ناسیونالیسم مدنی اولویت اول و غالب مردم شهر بجنورد است و سپس ناسیونالیسم باستانی و ناسیونالیسم مذهبی در اولویتهای بعدی آنها قرار دارند. همچنین رابطه ضعیف و مثبتی بین قومگرایی و گرایشهای سهگانه ناسیونالیسم ایرانی وجود دارد.