%0 Journal Article %T سیمای جامعۀ ایرانی در آیینۀ دیوان حافظ %J جامعه‌پژوهی فرهنگی %I پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی %Z 2383-0468 %A شهبازی, ایرج %D 2020 %\ 08/22/2020 %V 11 %N 2 %P 117-142 %! سیمای جامعۀ ایرانی در آیینۀ دیوان حافظ %K حافظ %K دیوان حافظ %K ادبیات فارسی %K جامعه‌شناسی ادبیات %R 10.30465/scs.2020.5539 %X برای آن‌که بتوانیم ایرانی آباد، آزاد و شاد بسازیم، لازم است که درک کاملاً درست و واقع‌بینانه‌ای از گذشتۀ خود داشته باشیم. برای این منظور لازم است در کنار استفاده از منابعی که مورخان و جامعه‌شناسان فراهم می‌آورند، از منابعی دیگر، مانند متون ادبی و هنری نیز بهره بگیریم. به نظر می‌رسد که این قبیل متون از بهترین و قابل اعتمادترین منابع برای شناختن جامعۀ ایرانی هستند؛ زیراکه این منابع غالباً فرمایشی و سفارشی نیستند. افزون بر این، شاهکارهای ادبی و هنری نوعاً در حالتی از ناهوشیاری پدید می‌آیند و در این حالت شاعر یا نویسنده از سلطۀ نقاب‌ها و نفاق‌ها رهایی می‌یابد و سخنگوی ناخودآگاهِ خود و قوم خود می‌شود؛ به همین سبب به نظر می‌رسد متون هنری و ادبی دارای دلالت‌های جامعه‌شناختیِ ارزشمندی هستند و می‌توانند یافته‌های مورخان و جامعه‌شناسان را اصلاح یا تکمیل کنند. بی‌گمان دیوان حافظ، از جمله متونی است که در قلۀ میراثِ ادبیِ کشور ما قرار دارند. دیوان حافظ گذشته از اشارات مستقیمی که به عناصر فرهنگی و اجتماعی ما دارد، از حیث ساختاری نیز به شکلی حیرت‌آور آینۀ ایران است. در این مقاله با بررسی سه موضوع مهم، یعنی 1) ساختار شعر حافظ، 2) زبانِ حافظ و 3) انشقاق فرهنگی معلوم می‌شود که دیوان حافظ آیینه‌ای زلال است که می‌توان سیمای ایران و ایرانی را در آن به روشنی دید و باور پیدا کرد که مطالعۀ حافظ درواقع یعنی مطالعۀ ایران. %U https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_5539_e5c7555d6322fbf72db9ab8e01e7e909.pdf