پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جامعهپژوهی فرهنگی
2383-0468
2383-0476
10
3
2019
11
22
فراتحلیل مطالعات ناظر به برساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی (مورد کاوش: مقالات علمیپژوهشی داخلی 1395-1386)
1
24
FA
ابراهیم
اخلاصی
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
eb.ekhlasi@gmail.com
یاسر
رستگار
0000-0001-9674-292X
استادیار جامعه شناسی دانشگاه هرمزگان
yaser.rastegar62@gmail.com
زهرا
راسخی
کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه هرمزگان
zahrarasekhi1372@gmail.com
10.30465/scs.2019.4935
<span lang="FA">مطالعه بازنمایی اجتماعی و زیبایی­شناسنانه بدن در حوزه عمومی از رایج­ترین دستورکارهای پژوهشی دهه اخیر در ایران بوده است. پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت فراتحلیل پژوهش­های ناظر به ساخت اجتماعی بدن را با به­منظور رسیدن به تصویری نسبتاً جامع از آورده­ها و چالش­های مطالعاتی آشکار می­سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ­بندی متغیرهای معطوف به ساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش­های داخلی 1395-1386 پدیده مدیریت بدن در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ فراتحلیلِ 29 مقاله پژوهشی منتخب نشان می­دهد بدن­های طبیعی­زیست­شناختی کنش­گران اجتماعی متأثر از 48 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه­ای و روان­شناختی، به نوعی مصنوع اجتماعی فرهنگی بدل شده­اند. متغیرهای اجتماعی در 8/57% موارد بیشترین فراوانی، و متغیرهای فرهنگی در 2/27% موارد کمترین فراوانی را دارا هستند؛ در 2/78% پژوهش­ها، متغیرهای روان­شناختی توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده­اند؛ بدین­سان، متغیرهای اجتماعی، و روان­شناختی، بیشترین اهمیت، و متغیرهای زمینه­ای و فرهنگی اهمیت کمتری نزد نویسندگان پژوهش­های مرور­شده داشته­اند. فقدان راهکار اجرایی در 2/78% مطالعات و امتناع پژوهش­گران داخلی از مطالعه چگونگی برساخته­شدن اجتماعی بدن از منظر نسبت­گزینی آن با ابعاد مختلف گفتمان مسلط دینی و سیاسی محوری­ترین وجه مغفول در پژوهش­های فراتحلیل­شده است.</span>
برساخت اجتماعی,جامعه شناسی بدن,فراتحلیل,بدن,مصرف رسانه ای,پذیرش اجتماعی
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4935.html
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4935_037518fae5936495c7216bf53140a0a9.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جامعهپژوهی فرهنگی
2383-0468
2383-0476
10
3
2019
11
22
بازنمایی معنا و تجربه خالکوبی در میان زنان جوان
25
48
FA
حسین
افراسیابی
0000-0003-4830-329X
دانشیار جامعه شناسی، دانشگاه یزد،
hafrasiabi@yazd.ac.ir
طاهره
شریعتی نسب
کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه یزد
shariati30@yahoo.com
10.30465/scs.2019.4936
خالکوبی ریشه در آیین­های کهن دارد که در دوره های مختلف در معنای مناسک گذار، کنش زیباشناختی و هویتی استفاده شده است. نوشته­ها و نقوش خالکوبی دال بر بازنمایی معانی مختلف از بدن است. پژوهش حاضر در جست­و­جوی دلایل و تفسیر زنان از اقدام به خالکوبی است. در این پژوهش از روش نظریه­ داده بنیاد برای اجرا و تحلیل داده­ها استفاده شد. مشارکت­کنندگان این پژوهش را 12 نفر از زنان 19 تا 36 سال شهر یزد هستند که با استفاده از نمونه­گیری هدفمند به روش در دسترس انتخاب کردیم. متن مصاحبه­ها را از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب هفت مقوله­ اصلی سازماندهی کردیم. این مقولات شامل: معنابخشی، لذت­جویی، بیان خویشتن، بدن هنجارمند، تأثیر همجواران، بخش­های رؤیت­پذیر و منع عرف و سنت است. در نهایت با یکپارچه­سازی مقولات اصلی، مقوله­ نهایی رابا عنوان«خودتعیین­گری هنجارشکنانه» ساختیم.
خالکوبی,تتو,زنان,بدن,خودتعیینگری,مصورسازی بدن
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4936.html
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4936_315ddc7281ec37afdc91b0e2232b1e66.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جامعهپژوهی فرهنگی
2383-0468
2383-0476
10
3
2019
11
22
پاتریمونیالیسم و خودکامگی سیاسی در عصر اول حاکمیت قاجاریه
49
74
FA
محمدرضا
علم
استاد گروه تاریخ، دانشگاه شهید چمران اهواز
mralam36@yahoo.com
شهرام
جلیلیان
استاد گروه تاریخ، دانشگاه شهید چمران اهواز
jalilianshahram@yahoo.com
محمد
افسری راد
دانشجوی دکتری رشته تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز
mohammadafsarirad@gmail.com
10.30465/scs.2019.4937
پادشاهان قاجار تا قبل از انقلاب مشروطیت، با گسترش و توسعۀ دیوان­سالاری، توانستند سلطۀ سیاسی خود را که از ویژگی خودکامگی برخوردار بود، بر جامعه تسری دهند. بنابراین هدف این مقاله بررسی پدیده خودکامگی سیاسی به­ اتکای دیوان­سالاری و بر اساس الگوی دولت پاتریمونیال ماکس وبر می­باشد.<br />در ساختار سیاسی قاجاریه، شاه که در رأس همه امور بود، در نقش حاکم پاتریمونیالی عمل می­کرد که بنا به میل و اراده خود و با ملاک­هایی که خود تعیین می­کرد، اعضای دیوان­سالاری را انتخاب می­نمود، با نظارت شدید، آن­ها را کنترل و هر زمان که دامنۀ اقتدارش با خطر کاهش تهدید می­شد، به حذف آن­ها از مجمع دیوان­سالاران مبادرت می­کرد. اعضای دیوان سالاری نیز در مقابل، تلاش خود را بر تقویت سلطه سنتی شاه بر جامعه با ایفای وظیفۀ سرسپردگیشان متمرکز می­کردند. آنها می­دانستند بقا و دوامشان، بستگی مستقیمی با عملکردشان در جهت افزایش اقتدار خودکامه شاه داشت. در سلطۀ سنتی وبری، خودکامگی وجهی از اقتدارطلبی است که به کمک شرایط خاصی از جمله وجود یک دیوان­سالاری وابسته به حکومت محقق می­شود، به گونه­ای که دیوان­سالاری بازوی اجرایی یک فرمانروای پاتریمونیال می­باشد.
پاتریمونیالیسم,خودکامگی,سلطۀ سنتی,شاه,دیوانسالاری,حکومت قاجاریه
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4937.html
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4937_d65cbd9ac06108068abafacc2ed3147a.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جامعهپژوهی فرهنگی
2383-0468
2383-0476
10
3
2019
11
22
بازنمایی مردانگی در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی
75
93
FA
فرزانه
بازیار
دانشجوی دکترای جامعه شناسی فرهنگی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات
farzaneh.bazyar@gmail.com
حمید
عبداللهیان
استاد ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
habdollah@ut.ac.ir
تقی
آزاد ارمکی
استاد جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
tazad@ut.ac.ir
مهرداد
نوابخش
استاد جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم و تحقیقات.تهران. ایران
mehrdad_navabakhsh@yahoo.com
10.30465/scs.2019.4938
هدف از این پژوهش مطالعه سبک زندگی مردان در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی می باشد. از اینرو با استفاده از نظریه گیدنز در حوزه سبک زندگی و روش نشانه شناسی بارت در پی پاسخ به این پرسش است که: آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی معاصر سبک زندگی مبتنی بر کلیشه های جنسیتی مردانه را روایت می کنند؟ در این راستا هویت فردی، هویت اجتماعی، کالا پرستی، مدیریت بدن و شور و شعف به عنوان مولفه های نظری سبک زندگی در مجلات خانوادگی می باشد میدان پژوهش مجلات خانوادگی و واحد مشاهده تصاویر تبلیغاتی موجود در این مجلات می باشد. یافته های پژوهش بر مبنای نمونه آماری که همانا چهار نشریه سیب سبز، زندگی ایده ال، زندگی ایرانی و زندگی مثبت است، دلالت بر آن دارد که آگهی های تبلیغتاتی سبک های زندگی نوینی از مردانگی بر مبنای مصرف برساخت می کنند. مردان بیشتر در حالت خرید و اوقات فراغت بازنمای می شوند، محصولات ارایشی و بهداشتی مصرف می کنند و تلاش می کنند که به نقش های که تا پیش از این در حوزه سبک زندگی زنان قرار داشت، نزدیکتر شوند. در این میان مفهوم نوین مردانگی با بدن مردانه درهم آمیخته شده است.
سبک زندگی,کلیشه های جنسیتی,نشانه شناسی,مدیریت بدن,ابژه جنسی
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4938.html
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4938_58957a58a2c4d32b1bcfaee75abeb4d7.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جامعهپژوهی فرهنگی
2383-0468
2383-0476
10
3
2019
11
22
آستانگی ایرانی و بازنمایی نمادین مفهوم آلودگی: مطالعه انسان شناختی نظام و رویکرد گفتمانی نمایش «شهر قصه» اثر بیژن مفید
95
124
FA
علیرضا
حسن زاده
0000-0001-5142-9833
پژوهشکده مردم شناسی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، تهران، ایران
parishriver@gmail.com
10.30465/scs.2019.4939
یکی از رویکردهای گفتمانی موجود در آثار هنری و ادبی عصر پهلوی، نقد شهر مدرن شده و فرهنگ برآمده از آن به­مثابه منبع آلودگی و مسخ است. این رویکرد گفتمانی که طیفی وسیع از گفتارها و نظام­های معنایی آثار هنری و ادبی دوره یاد شده را دربر دارد، خلوص و پاکی روستا و جامعه ماقبل مدرن را در تقابل با تهدیدی جدی می­یابد که فرهنگ بیگانه و آلوده شهری است. یکی از آثار تأثیرگذاری که گستره حضور آن تا زمان حال نیز ادامه یافته و به یکی از آثار زنده در حافظه جمعی و معاصر ایرانیان تبدیل شده، نمایش «شهر قصه» اثر بیژن مفید است. این اثر را می­توان یک اثر میان/چند نسلی دانست که دامنه تأثیر آن از زمان تولید اثر نیز فراتر می­رود. این مقاله ضمن بررسی نظام و رویکرد گفتمانی موجود در این نمایش به مقایسه تطبیقی آن با سایر آثار دوره مذکور می­پردازد و زمینه و بستر گفتمانی تألیف، تولید و تاثیر اثر یاد شده را مورد بررسی قرار می­دهد. به­نظر می­رسد در یک رابطه میان متنی و تعاملی، می توان به معنای گفتمانی همانندی در آثار ادبی-هنری و روشنفکرانه و فلسفی به دلیل دلیل بافت و زمینه اجتماعی مشترک رسید.
شهر قصه,آلودگی,نوسازی,مسخ,گذار,آستانگی
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4939.html
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4939_82fb1787d6a382650721c99812ecb968.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جامعهپژوهی فرهنگی
2383-0468
2383-0476
10
3
2019
11
22
بررسی و تحلیل تاریخی وضعیت برنامه های آموزشی از حیث مهارت افزایی دانشجویان رشتۀ علوم اجتماعی و اشتغال دانش آموختگان آن در مقاطع گوناگون تحصیلی از آغاز تا سال1395
125
148
FA
محمدسالار
کسرایی
دانشیار پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
mohammadsalar.kasraie@gmail.com
آتنا
غلام نیارمی
دکتری جامعه شناسی، پژوهشگر حوزه مطالعات اجتماعی
atena1359@yahoo.com
10.30465/scs.2019.4940
واکاوی برنامه آموزشی هر رشته علمی به ویژه از حیث بررسی رابطه علم و مهارت در آن از ضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله با رویکردی تاریخی-انتقادی به واکاوی برنامه های آموزشی رشته علوم اجتماعی و ارزیابی نسبت بین تحصیل، مهارت افزایی و اشتغال دانش آموختگان این رشته پرداخته شده است. چارچوب نظری با بهره گیری از رویکردهای الگوی اسکایرو (2008)، رویکرد فیلسوفان تعلیم و تربیت معاصر در ارتباط با نسبت علم و مهارت و همچنین نظریه آموزشی بلوم (2009) تدوین گردیده است. روش مطالعه، تاریخ نگاری انتقادی بوده و گردآوری داده ها با ترکیبی از دو روش اسنادی و مصاحبه عمقی صورت گرفته است. یافته های پژوهش با روش کیفی تحلیل ساختاری و تفسیری تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد برنامه های آموزشی رشته های علوم اجتماعی در ایران فاقد استانداردهای پیشرفته بوده و در محتوای آن، نسبت مناسب و متعادلی میان دانش نظری و مهارت عملی وجود ندارد. از دیگر نتایج، وجود شکاف عمیق میان بخش عرضه دانش آموختگان یعنی نهاد دانشگاه و بخش تقاضای آنان یعنی نهاد اقتصاد (بازار کار) است و تناسبی در آن مشاهده نمی گردد.
برنامه آموزشی,مهارت افزایی,قابلیت اشتغال,دانش نظری,مهارت عملی
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4940.html
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_4940_23f4f4fdfee19d71d3dfd8c08d8a9c6c.pdf