محمدامیر احمدزاده
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، صفحه 1-24
چکیده
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطۀ علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاستهای اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دورۀ پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان میدهد که مسئلۀ کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت ـ جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامهها و اهداف توسعه، ...
بیشتر
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطۀ علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاستهای اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دورۀ پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان میدهد که مسئلۀ کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت ـ جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامهها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیشفرض همبستگی بین دو مفهومِ حجاب ـ توسعه بود و بر مبنای آن سیاستهای اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آنکه در عرصۀ وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که میتوانست نگاهی عمیق و آسیبشناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدّم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیتها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعۀ آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعۀ حضور زنان در بیرون از خانه بود. اینگونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامههای اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.
بهادر باقری؛ سادینا امینی
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، صفحه 25-43
چکیده
تاریخ ایران سراسر تاریخ خودکامگی شاهان و حاکمانی است که برای مردم (رعیت) تنها وظیفه قائل بودهاند و نه حق. مردمی که اجازۀ هیچگونه اعتراض و اظهار نظری نداشتهاند اما نقد و نظر آگاهانه و دردمندانۀ آنان نسبت به ارباب قدرت و حکومت در قالب ضربالمثلها بخوبی ثبت و ضبط شده است. امثالی که هم وظیفۀ طبقۀ حاکم و مردم نسبت به یکدیگر و هم ...
بیشتر
تاریخ ایران سراسر تاریخ خودکامگی شاهان و حاکمانی است که برای مردم (رعیت) تنها وظیفه قائل بودهاند و نه حق. مردمی که اجازۀ هیچگونه اعتراض و اظهار نظری نداشتهاند اما نقد و نظر آگاهانه و دردمندانۀ آنان نسبت به ارباب قدرت و حکومت در قالب ضربالمثلها بخوبی ثبت و ضبط شده است. امثالی که هم وظیفۀ طبقۀ حاکم و مردم نسبت به یکدیگر و هم ویژگیهای حاکمان شایسته و ناشایست را بیان میکند و از سویی آفرینش ذوق و اندیشۀ شاعران و نویسندگان بزرگ و نامدار؛ و از دیگر سوی، آیینۀ واقع نمای اندیشه، عاطفه و واکنش عامۀ مردم به زندگی و خوب و بد آن است و بسیاری از باورها و شکایتها که در ادبیات رسمی چندان مجال بروز نیافتهاست، به جد یا طنز در قالب کنایهآمیز، نمادین و کم خطر امثال، بخوبی بازتاب یافتهاست و میتوان ناب ترین و صادقانه ترین سخنان عامه و خواص زیرک تاریخ را در آنها رصد کرد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با نگاهی کوتاه به فرهنگ سیاسی ایران و با بررسی ضربالمثلهای عامیانهای که مستقیماً به موضوع حکومت و سیاست (دو قوۀ مجریه و قضاییه) مربوطند، میکوشد ابعاد گونهگون مسأله را واکاود و نشان دهد.
مریم خوش لهجه صدق؛ ژاسنت صلیبی
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، صفحه 45-72
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بوده که ضمن آن گروه نمونه را، 110 زن متاهل از بین کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس که به روش انتخاب تصادفی انتخاب شدهاند، تشکیل دادهاند که ابزار پژوهش، پرسشنامههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بوده که ضمن آن گروه نمونه را، 110 زن متاهل از بین کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس که به روش انتخاب تصادفی انتخاب شدهاند، تشکیل دادهاند که ابزار پژوهش، پرسشنامههای مقیاس زوجی اینریچ، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و سلامت عمومی (GHQ) از گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. دادههای خام به دست آمده از نمرهگذاری پرسشنامهها، مورد تحلیلهای آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفت.نتایج نشان داد، کسانی که دارای سبک دلبستگی نزدیکی به بیشترین میزان و کسانی که دارای سبک دلبستگی اضطراب هستند به کمترین میزان از رضایتمندی زناشویی کلی برخوردار میباشند. همچنین بین سلامت عمومی کارکنان زن با رضایتمندی زناشویی آنها رابطه معنیداری وجود داشت.
مهرداد نورائی
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، صفحه 73-83
چکیده
در کشور کهن سال ایران، به رغم پارهای تغییر و تحولات در طول تاریخ، همواره گروههای متفاوتی زندگی کردهاند که در چارچوب جغرافیایی آن، خود را ایرانی نامیدهاند. بکار بردن لفظ آریایی برای این مردم از سوی داریوش هخامنشی، قبایل امپراتوری را از دیگر قبایل متمایز ساخت، اما، توفیق حکومت هخامنشی در ایجاد واحد سیاسی یگانه متمرکز در ...
بیشتر
در کشور کهن سال ایران، به رغم پارهای تغییر و تحولات در طول تاریخ، همواره گروههای متفاوتی زندگی کردهاند که در چارچوب جغرافیایی آن، خود را ایرانی نامیدهاند. بکار بردن لفظ آریایی برای این مردم از سوی داریوش هخامنشی، قبایل امپراتوری را از دیگر قبایل متمایز ساخت، اما، توفیق حکومت هخامنشی در ایجاد واحد سیاسی یگانه متمرکز در تمامی سطوح اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نمیتوانست پدید آورندۀ هویتی فراگیر باشد. در واقع، آنچه موجب همبستگی میان مردم اقصی نقاط امپراتوری میشد، بیش از هر چیز هدفِ دفع دشمنان مشترک بود و در هر شکست و اشغال درازمدت سرزمین توسط بیگانگان، تمایل به دفع آنها در تقویت همبستگی و رشد هویت مشترک تأثیرمیگذاشت. همچنین، از سوی دیگر، فتوحات سرزمینی امپراتوری، با فزونی افتخار ایرانی بودن به تقویت هویت ایرانی کمک کرد. در طول تاریخ، با از میان رفتنِ تدریجی تعارضهای فرهنگی اقوام، مؤلفههای مشترک هویتی رشد یافتند و از چند قرن پیش زمینههای پدید آمدن هویت ملی را که بیش از هر چیز بر پایه دین قرار داشت فراهم ساختند. در کنار این مؤلفۀ هویتی باید به نقش برجسته اسطورهها و تاریخ مشترک نیز اشاره کرد.
مصطفی ظهیری نیا؛ هدایت نیکخواه
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، صفحه 85-106
چکیده
مقاله حاضر به بررسی سنجش اعتماد اجتماعی و ابعاد آن در بین مردم شهر بندرعباس وعوامل موثر برآن می پردازد. به منظور بررسی اعتماداجتماعی در شهر بندرعباس، 295 نفر از افراد بالای 15 سال ساکن شهر بندرعباس اعم از (زن و مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای متناسب و تصادفی ساده انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی سنجش اعتماد اجتماعی و ابعاد آن در بین مردم شهر بندرعباس وعوامل موثر برآن می پردازد. به منظور بررسی اعتماداجتماعی در شهر بندرعباس، 295 نفر از افراد بالای 15 سال ساکن شهر بندرعباس اعم از (زن و مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای متناسب و تصادفی ساده انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری در دوبخش آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، میانگین اعتماداجتماعی در بین ساکنان شهر بندرعباس در حد متوسط وکمتر ازآن است. نتایج تحقیق، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین متغیرهای سن،میزان تحصیلات ، احساس تعلق جمعی و پایبندی دینی با میزان اعتماد اجتماعی می باشد. بین نوع شغل و میزان درآمد با میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت و نیز تفاوت معنی داری در بین دو گروه جنسیت زنان و مردان با میزان اعتماد اجتماعی وجود نداشت. وضعیت تاهل نیز رابطه معنی داری با اعتماد اجتماعی نشان داد ومیزان اعتماد اجتماعی دربین افراد متاهل بیشتر از مجرد است.
روژان حسام قاضی
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، صفحه 107-130
چکیده
طبقه متوسط جدید بعنوان طبقه ای که در پی تلاش جهت حرکت به سوی توسعه یافتگی است، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی و امر توسعه سیاسی بخصوص در مشارکت های سیاسی دارد؛ بنابراین زمانی ما می توانیم این نقش فعال در توسعه را از سوی این طبقه داشته باشیم که این طبقه به خودآگاهی رسیده و مطالبات و خواسته هایش را بتواند در انجمن ها و گروه ها و احزاب ...
بیشتر
طبقه متوسط جدید بعنوان طبقه ای که در پی تلاش جهت حرکت به سوی توسعه یافتگی است، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی و امر توسعه سیاسی بخصوص در مشارکت های سیاسی دارد؛ بنابراین زمانی ما می توانیم این نقش فعال در توسعه را از سوی این طبقه داشته باشیم که این طبقه به خودآگاهی رسیده و مطالبات و خواسته هایش را بتواند در انجمن ها و گروه ها و احزاب پیگیری کند و به آن هویت ببخشد و زمانی که این آگاهی وجود نداشته باشد ما شاهد انفعال در مشارکت سیاسی و یا مشارکت به شکلی سلبی آن خواهیم بود. بنابراین در این مقاله تلاش شده تا به بررسی نقش مدرنیسم توسعه نیافتگی که مراد و مقصود از آن سه متغییر جدایی فرهنگ عینی و فرهنگ ذهنی ، عدم استقلال طبقه متوسط جدید از دولت و نبود مدرنیته، می باشد بر افزایش یا کاهش ازخودبیگانگی طبقه متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب بپردازد. چراکه شناسایی عوامل زمینه ساز ازخودبیگانگی خود می توان گامی به سوی هویت بخشی به این طبقه در راستای رسیدن به مطالباتشان باشد که البته همسو با توسعه یافتگی مدرنیسم در جامعه ایرانی خواهد بود.