عوامل مرتبط با مدگرایی در بین جوانان شهر یزد

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه یزد

2 کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه یزد

چکیده

در جوامع امروزی، مد نقش یک رسانه را دارد و در میان برخی از مردم به ویژه جوانان، به ابزاری برای انتقال پیام خود به جامعه تبدیل شده است. هدف این تحقیق، بررسی عوامل مرتبط با مدگرایی جوانان بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش و جامعه­ی آماری این تحقیق جوانان شهر یزد بوده است. تعداد نمونه 358 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران به­دست آمد و نمونه با شیوه خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب شد. تکینک گردآوری داده­ها پرسشنامه­ی محقق­ساخته است که از نظر روایی و پایایی مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس یافته­های این پژوهش، بین متغیرهای استفاده از رسانه­های جمعی، منزلت­جویی، مصرف­گرایی، جهت­گیری اخلاقی فراغت­مدارانه، مقایسه اجتماعی، همنوایی اجتماعی و مدگرایی، رابطه­ی معنادار وجود دارد. همچنین بین افراد مجرد و متأهل در مدگرایی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می­دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیل‌شده­ در معادله رگرسیون 26 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می­شود. مصرف­گرایی قوی ترین رابطه را با مدگرایی نشان داد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Social Factors Relative to Fashion Victim Among Youth in City of Yazd

نویسندگان [English]

  • Hossein Afrasiabi 1
  • Hamed Sayarkhalaj 2
  • Kaveh Shokohifar 2
1
2
چکیده [English]

Fashion today in human communities and among the people there are role of the media. This phenomenon in today's world and among some of people its tool of transfer the message. This paper study the factor related to fashion victim among youth of Yazd. This is survey research and population consisted of youth of Yazd, Which 400 individuals were selected through multi-stage cluster sampling. Data collection technique was a questionnaire that has suitable validity and reliability. The results showed that fashion victim was significantly related to mass media use, saving status, consumerism, the moral orientation of leisure, social comparison, social conformity. There is a significant difference between married and unmarried persons in fashion victim, too. The results of regression analysis showed that the adjusted coefficient of determination for all the independent variables was equal to 0.268, meaning that all these variables could explain approximately to 28 percent of the variation of the dependent variable (fashion victim). The greatest effect is consumerism on fashion victim.

داوری اردکانی، نگار(1386). "نمادهای هویت ایرانی و زبان فارسی"، مطالعات ملی، شماره 2، صص 3-26.
دیلینی، تیم(1388). نظریه­های کلاسیک جامعه­شناسی، ترجمه­ی بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی، تهران: نی.
رفعت­جاه، مریم(1386). "هویت انسانی زن در چالش آرایش و مد"، مطالعات راهبردی زنان، شماره 38، صص 135-179.
سیدمن، استیون(1391). کشاکش آرا در جامعه­شناسی، ترجمه­ی هادی جلیلی، تهران: نی.
فاضلی، محمد (1382). مصرف و سبک زندگی، قم: صبح صادق.
فرخ­نیا، رحیم؛ لطفی، اعظم(1390). "بررسی تأثیر فضای مجازی اینترنت بر مدگرایی"، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 77، صص 92-115.
کرایب، یان(1384). نظریه اجتماعی کلاسیک، ترجمه­ی شهناز مسمی­پرست، تهران: آگه.
کیویستو، پیتر(1380). اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمه­ی منوچهر صبوری، تهران: نی.
گیرود، پی­یر(1380). نشانه­شناسی، ترجمه­ی محمد نبوی، تهران: آگه.
معیدفر، سعید؛ حقیقی، عبدالحمید(1387). "عوامل اجتماعی گرایش به مد در میان جوانان 15 تا 29 ساله تهرانی"، مطالعات جوانان، شماره 14 و 15، صص 137-150.
میرزایی، خلیل؛ برغمندی، هادی(1387). "رابطه با جنس مخالف و عوامل مؤثر بر آن"، رفاه اجتماعی، شماره 34، صص 141-172.
هاشمی، سید ضیاء(1384). بررسی گروه­های مرجع جوانان شهر تهران، رساله­­ی دکتری، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی.
هنسن، جوزف؛ رید، ایولین؛ آلیس واترز، ماری(1381). آرایش، مد و بهره­کشی از زنان، ترجمه­ی افشنگ مقصودی، تهران: گل آذین.
 
Bing, H. (2014). “Current Fashion Buying Among Indian Female Upper-Middle Class With Reference To Tamil Nadu”, International Journal Of Marketing, Financial Services & Management Research, IJMFSMR, 3 (6), pp. 117-128.
Bocock, R, (1992). “Consumption and Lifestyle”, London: Rutledge.
Esfidani, M. R., Nazari, M., Karimi Davijani, M. (2014). “Factors influencing social shopping behavior of fashion in Tehran apparel market”, Management Science Letters, 4, pp. 1201–1210.
Featherston, M. (1991). “The body in consumer culture in: M. Featherston(Ed) Social process and Cultural Theory”, London: Sage.
McFatter, R. D. (2002). “Fashion Involvement Of Affluent Female Consumers”, Submitted to the Graduate Faculty of the Louisiana State University and Agricultural and Mechanical College in partial fulfillment of the requirements for the degree of Master of Science in The School of Human Ecology.
Merton, R. (1957). “Social Theory and Social Structure”, NewYork: Glencoe Free Press.
Mukoko, A. (2012). “Fashion Awareness And Interest Among Female Students At A College In Gweru, Zimbabwe”, International Journal of Asian Social Science, 2 (11), pp. 1956-1966.
Park, E. J., Forney, J.C. (2006). “Cultural Impact on Impulse Buying of Y Consumers' in the U.S. and Korea”, 2006 AMS/KAMS CPM Conference, Seoul, Korea.
O'Cass, A., Julian, C. C. (2001). “Fashion clothing consumption: studying the effects of materialistic values, self-image/product-image congruency relationships, gender and age on fashion clothing involvement”, in S Chetty & B Collins (eds), Bridging marketing theory and practice: Proceedings of the Australian and New Zealand Marketing Academy (ANZMAC) Conference, Auckland, New Zealand, 1-5 December, Massey University Press, Auckland, New Zealand.
Simmel, G. (1981). “Fashion”, in G. B. Sproles (ed). Perpective on Fashion, Minneapolis, Min: Burgess (originally published in International Quarterly (1904) 10: 55-130).
Simmel, G. (1986). “Die Mode”, in G. Simmel Philosophische Kulture, Berlin: Klaus Wagenbach