فلورا عسکری زاده؛ احسان پویافر
چکیده
در این مقاله کوشش میشود که پدیدارهای تاریخی دانشگاه در ایران واکاوی شود. در این راه، پدیدار تاریخی دانشگاه و نسبت آن را با آزادی، اعتلا و ایدة پیشرفت واشکافی میکنیم و به پدیدار مغفول یا مستوری از دانشگاه که هنوز بروز نکرده است، مجال بروز میدهیم. تأکید میشود که در چنین راهی، بروز تفکر دوگانهانگار، دانشگاه را از پروا (که عنصر ...
بیشتر
در این مقاله کوشش میشود که پدیدارهای تاریخی دانشگاه در ایران واکاوی شود. در این راه، پدیدار تاریخی دانشگاه و نسبت آن را با آزادی، اعتلا و ایدة پیشرفت واشکافی میکنیم و به پدیدار مغفول یا مستوری از دانشگاه که هنوز بروز نکرده است، مجال بروز میدهیم. تأکید میشود که در چنین راهی، بروز تفکر دوگانهانگار، دانشگاه را از پروا (که عنصر مقوم انسان است) دور میکند. پروای چیزها را داشتن و خود را با مصممّیت، بهسوی گشودگی سوقدادن، (با توسل به ساختگشایی پدیدارشناختی)، امکان پوشیدة دانشگاه را ممکن میسازد، این امکان نیازمند ساختگشایی سنتِ دانشگاهی است تا در عین فهمی که از دانشگاهِ رخداده است، بهسوی دانشگاهی که بهسوی ما میآید، رهسپار شویم. براین اساس با ساختگشاییِ سه پدیدار آزادی، ایدۀ پیشرفت و اعتلا در دانشگاه، امکانهای دیگری از دانشگاه را براساس مصممّیت و گشودگی بررسی میکنیم که چنین مواجههای میتواند امکان دیگرگونهای را بر اساس مؤلفههای مذکور ممکن سازد.
رحمان شریف زاده
چکیده
نظریه کنشگرشبکه دلالتهای روششناختی مهمی دارد و در چند سال اخیر به ویژه در رشتههای علوم اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهشگران زیادی با علایق گوناگون به عناصر روششناختی (و هستیشناختی) این نظریه توجه کردهاند. با این حال، همواره ابهاماتی در این که این چارچوب دقیقاً چیست و چگونه در پژوهشهای کیفی کاربرد دارد، وجود ...
بیشتر
نظریه کنشگرشبکه دلالتهای روششناختی مهمی دارد و در چند سال اخیر به ویژه در رشتههای علوم اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهشگران زیادی با علایق گوناگون به عناصر روششناختی (و هستیشناختی) این نظریه توجه کردهاند. با این حال، همواره ابهاماتی در این که این چارچوب دقیقاً چیست و چگونه در پژوهشهای کیفی کاربرد دارد، وجود داشته است و به ابهامات و پرسشهایی در این باره دامن زده است. ما در این مقاله سعی میکنیم عناصر این چهارچوب را روشن کنیم. دروهله نخست عناصر هستیشناختی کلیدی نظریه کنشگرشبکه استخراج خواهیم کرد و بر اساس آن برخی از قواعد کلی روششناختی آن را بر اساس منابع اصلی این نظریه طرح میکنیم. سپس با استفاده از ابزارها یا مفاهیمی از نشانهشناسی، پدیدارشناسی، و قومنگاری، چارچوبی روششناختی چهار مرحلهای را برای پژوهشهای کیفی مبتنی بر ایانتی به همراه راهبردها، روشها و ابزارهای آنها پیشنهاد میکنیم و به برخی از پرسشهای آنها پاسخ خواهیم داد.